یادداشت مهمان | شرمساریم! + صوت
محمد عرب نجفی
بسم الله الرحمن الرحیم
فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه
دیشب ورق زدم صفحات کتاب را
خواندم هزار مرتبه این حرف ناب را
باشم و یا نباشم اگر در میان تان
دست غریبه ها ندهید انقلاب را
اماما چقدر حکیمانه و شجاعانه فرمودی نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. در چهل و یکمین سالگرد نهضتت شرمساریم ؛ نه به عنوان یک مسئول بلکه به عنوان یک مرید. شرمساریم که ردپایت در زندگی هایشان گم شده است یادمان نمی‌رود جرعه جرعه جام زهر را به شما نوشاندند و همه گفتیم الحمدلله که جنگ خانمانسوز تمام شد
واحیرتا چه شد که زخم ترکش ها را فراموش کردند، لباس های خاکی را از تن درآوردند و فقط گفتیم: التماس دعا اخوی!
اما امروز می‌گوییم التماس تفکر! دنیای بی امام و شهدا سخت است اینجا کامیابی های دنیا مقدمه فراموشی ذکر خدا و راه شما و شهیدانت شده و خاتمه اش با لبخند شیطان بزرگ مانوس؛ امام عزیز! حروف نام زیبایت در نام نائبت تکرار گشته، اما در خامنه‌ای یک «آه» بیشتر است آهی که از دست خواص بی بصیرت در سینه نائبت تنگی می‌کند
در چهل و یکمین سالگرد نهضت خونینت کسانی را بر کرسی‌های تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی کشور نشاندیم که با نام و مرامت بیگانه‌اند، فرمودی سرچشمه همه مصیبت هایی که ملت‌ها می‌کشند این است که متصدیان امورشان از قشر اشراف باشد و شرمسارانه می گوییم سرچشمه مصیبت‌های مان شروع شد. کسانی را بر کرسی نشاندیم در حالی که در منازل قصر گونه در شمالی ترین نقاط مرفه نشین ام القرای جهان اسلام ساکن اند و مسکن مهر را مزخرف می‌دانند؛ کسانی را بر کرسی نشاندیم زمانی که به آراءمان احتیاج دارند بی شرمانه دروغ می‌گویند و به خاطر یک رای بیشتر سخنان سران مجاهدین خلق، همان منافقین کوردل از حنجره ناپاک شان جاری می‌شود کسانی را بر کرسی نشاندیم که به جای تکیه بر توان داخل نگاهشان به دست کدخداست و با خدا بیگانه؛ آنها که از وارد کردن هیچ محصولی ابا ندارند حتی سنگ پا!
اماما این ها که هیچگاه شرمنده نیستند و عذرخواهی نمی کنند، اما ما شرمنده ایم
شرمنده ایم از مسئولینی که در داخل کشور شعار، «تاکید می کنم فقط شعار مرگ بر آمریکا می دهند»، اما آقازاده های شان در امریکا با پول ملت مظلوم عیاشانه زندگی می‌کنند، اماما نمی‌دانم چه شده؟! اما از بیت شما که روزی قلب تپنده جهان اسلام در آن نفس می کشید، امروز حرف هایی می شنویم که با اصول شما در تضاد و تناقض است و دشمنان قسم خورده ات را خوشحال می‌کند کاش بودی و حرفهای فرزندزاده ات را می شنیدی! که دم از فروپاشی نظام می‌زند! شرمنده ایم ؛ شرمنده ایم از اینکه فرزندزاده ات مرقد مطهرت را با کاخ های مجلل اشتباه گرفته است اما نه اشتباه نگرفته بلکه عامدانه چنین می کند!
گویی ایشان از زندگی ساده و محقرت در جماران و نزدیکی زندگی ات با ضعیف ترین اقشار جامعه هیچ بویی نبرده است شرمنده ایم. شرمنده ایم از مسئولی که از مردم می‌خواهد همچون مردم یمن لنگ بپوشند و نان خشک بخورند اما خودشان!!…
اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم؟! (دیگران را به کار نیک دعوت می کنید و خودتان را فراموش می کنید؟!)
امام عزیزم مراد و مرشدم: امروز در چهل و یکمین سالگی نهضتت نه اقتصادمان اسلامی است و نه بانکداریمان
زندگی مردم به واسطه بنگاه‌داری بانک‌های سراسر ربوی غرق در رباست و همه در جنگ با خدا…
امروز برخی ولایت را وکالت و دین را سکولار میخواهند میخواهند به نام آزادی زنانمان را به بردگی به نام آزادی بکشند میخواهند ندانیم که ما چه بودیم و چه شدیم
میخواهند ندانیم دوکوهه کجاست ! راه شلمچه را گم کنیم و ندانیم راز دستهای بسته غواصان شهید مظلومت چه بود…
شاید اینان ندانند چرا که نبودند و اگر بودند در خط مقدم نبودند اما فرزندان انقلابیت، پشت سر نائبت، در خط سرخ شهادت و خط سبز ولایت قدم برمی‌دارند
چشمانمان به دست نائبت، پیر و مرشدمان سیدعلی است که با او گمراه نخواهیم شد امروز فرزندان انقلابیت بیدارند و از فتنه و فتنه‌گر بیزار
ما از مدیر لیبرال و مختلس بیت المال و خائنین به وطن متنفریم و بیزاریم و یکصدا فریاد می‌زنیم:
اگر دوباره کربلا تکرار گردد آماده‌ایم تا جان ما ایثارگردد
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
