به گزارش شاهوار فردا؛ کمونیستها در شمال، منافین در غرب ، یعثیان در جنوب و غرب و اشرار در شرق کشور نتوانستند او را از پای در آورند.
او فرزند انقلاب و از پاسداران حریم امنیت در کشور بود. سرداری پرتلاش، مبتکر و مدیر و مُدبّر.
با سابقه ای طولانی در سطوح فرماندهی سپاه از شهرستان آمل تا فرماندهی سپاه چهارم بعثت در غرب کشور از سپاه به ناجا مامور شد.
اولین آشنایی ام با ایشان در انتظامی سیستان و بلوچستان و آخرین زمان همکارام در مرکز مطالعات راهبردی ناجا بود. برای بازدید از مرزهای مشترک با پاکستان و افغانستان به سیستان رفته بودم.
پس از بازدید از مرزهای مشترک با پاکستان و افغانستان شب ساعت ۱۱ به محل کارش مراجعه کردم. سلام کردم و با آغوش باز پذیرایمان شد. همانند فردی که صبح اول وقت به سر کار آمده باشد مشغول کار بود. پرسیدم سردار، این وقت شب چه میکنید؟ با صلابت فرمود شما چه میکنید؟ عرض کردم برای بررسی وضعیت امنیتی مرز آمدم. فرمودند وضعیت چطور بود؟
عرض کردم برای بررسی وضعیت امنیتی مرز آمدم. فرمودند وضعیت چطور بود؟ عرض کردم تلاش همرزمان ستودنی و باید به دعای امام سجاد(ع) در خصوص مرزداران توجه کنیم. در ملاقات با ایشان متوجه شدم بیشترین دغدغه اش رفع مشکلات مردم منطقه و تامین امنیت برای آنان میباشد. پس از صحبت های طولانی در خصوص مرزها و اوضاع داخلی شهرها ، روستاها و راهها با او خداحافظی کردم.
خودم در شرایط عادی صبح ها که به سرکار می رفتم معمولا ساعت ۱۰ و یا ۱۱ شب به خانه بر میگشتم. پس از ملاقات با ایشان، ایثارِ سرشار از عشق خدمت به مردم را بیشتر از هر فردی در وجود سردار شعبانی به عینه دیدم و غبطه خوردم.
در دانشکده دافوسِ سپاه استادم بودند، درسهای کنترل ناآرامی های اجتماعی و دفاع از کوی و برزن را با تمام وجودش برایمان تدریس و در دوران ۳۷.۵ خدمتم بهترین استادی بود که تاکنون دیدم. افتخار داشتم در مرکز مطالعات راهبردی ناجا با هم همکار باشیم، از وجود بابرکت ایشان به عنوان رئیس گروه اجتماعی و مشارکتهای مردمی بهره فراوانی بردم.
در تدوین راهبرد معماری ناجای آینده، با دیدگاهها و ایده های راهبردی فردی نقش آفرین بودند.
با سعه صدر و متانت در امورات کاری وارد میشدند و بسیار دلسوز بودند.
کتابی را در ۷۰۰ صفحه با عنوان محیط شناسی امنیتی – انتظامیِ استان سیستان و بلوچستان با همکاری دکتر یدالله دهقان نوشته بودند پس از اهدای یک جلد به بنده و مطالعه آن، نمونه اش را در حوزه های امنیتی و انتظامی تاکنون ندیدم.
همیشه با نام خدا و یاد شهدا و امام شهدا صحبت هایش را با اقتدار شروع میکرد . روزی که دامادش شهید حسینی خبرنگار صدا و سیما در سوریه توسط داعش به شهادت رسیده بود در جلسه ای که داشیم با صلابت گفت برای دفاع از انقلاب اسلامی و حریم امامت و ولایت هرچه داریم و فدا کنیم اندک است.
رساله دکترایش باعنوان ” بن‌بست در استراتژی، شکست در تاکتیک” که مربوط به عملیات مرصاد در غرب میباشد را به همه همرزمان و فرماندهان سفارش میکنم.
سجادیان
سلام
داماد ایشان در منا به شهادت رسید نه سوریه.
ظاهرا سردار سجادیان دچار اشتباه در روایت مطلب شده اند.